زود قضاوت نکن

تبلیغات

نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    پسران آفتاب 1
    از این شب های بی پایان، چه می خواهم به جز باران که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده... به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت، دریغ از لکه ای ابری که باران را به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند نه همدردی، نه دلسوزی، نه حتی یاد دیروزی... هوا تلخ و هوس شیرین به یاد آنهمه شبگردی دیرین، میان کوچه های سرد پاییزی تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟ ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم ببار امشب! من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم. ببار امشب که تنها آرزوی پاک این دفتر گل سرخی شود روزی! ودیگر من نمی خواهم از این دنیا نه همدردی، نه دلسوزی، فقط یک چیز می خواهم! و آن شعری به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...

امکانات جانبی

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 2
    بازدید دیروز : 0
    بازدید هفته : 2
    بازدید ماه : 860
    بازدید کل : 9037
    تعداد مطالب : 6
    تعداد نظرات : 39
    تعداد آنلاین : 1


    ورود کاربران

      نام کاربری
      رمز عبور

      » رمز عبور را فراموش کردم ؟

    عضويت سريع

      نام کاربری
      رمز عبور
      تکرار رمز
      ایمیل
      کد تصویری

    آمار

      آمار مطالب آمار مطالب
      کل مطالب کل مطالب : 6
      کل نظرات کل نظرات : 39
      آمار کاربران آمار کاربران
      افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
      تعداد اعضا تعداد اعضا : 5

      آمار بازدیدآمار بازدید
      بازدید امروز بازدید امروز : 2
      بازدید دیروز بازدید دیروز : 0
      ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 0
      ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
      آي پي امروز آي پي امروز : 1
      آي پي ديروز آي پي ديروز : 0
      بازدید هفته بازدید هفته : 2
      بازدید ماه بازدید ماه : 860
      بازدید سال بازدید سال : 1511
      بازدید کلی بازدید کلی : 9037

      اطلاعات شما اطلاعات شما
      آی پی آی پی : 18.118.2.15
      مرورگر مرورگر :
      سیستم عامل سیستم عامل :
      تاریخ امروز امروز :

    چت باکس


      نام :
      وب :
      پیام :
      2+2=:
      (Refresh)

    تبادل لینک

      تبادل لینک هوشمند
      برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پسران آفتاب 1 و آدرس asemani72.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






    خبرنامه

      براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



    آخرین نطرات

      فائزه - سلام سعید نامرد شدی دیگه وبم نمیای؟؟؟
      عیدت مبارک - 1391/12/29
      قلم دار - سلام اين پيام يه ساعت بعد از پيام قبليه هنوز نت نيومدي؟
      زود به زود بيا
      درضمن تولدمم مبارك
      ممنون كه به فكرم بودي - 1391/12/6
      قلم دار - سلام اين پيام يه ساعت بعد از پيام قبليه هنوز نت نيومدي؟
      زود به زود بيا
      درضمن تولدمم مبارك
      ممنون كه به فكرم بودي - 1391/12/6
      قلم دار - سلام
      خوبي؟
      خيلي خوش حال شدم ميدوني يهو يادت افتاده بودم
      هي ميومدم سر ميزدم پيام نداده بودي برام افسردگي گرفتم گفتم ديگه نميرم سر بزنم
      خوبي ؟ چي كارا ميكني؟ - 1391/12/6
      قلم دار - سلام
      معلوم هست کجایی؟
      هی هرروز میام سر میزنم ببینم
      پیامامو خوندی جوابمو دادی یا نه ؟ - 1391/11/13
      قلم دار - سلام ممنون که برام دعا کردی - 1391/11/6
      قلم دار - سلام
      خوبی؟
      منو یادته ؟منم دلنوشته های یک قلم
      یه مدت بود که لوکس بلاگ مشکل داشت نیومدم بعدشم نتم قطع شد دیگه کلا نیومدم
      چند شب پیش یادت افتادم و همش توی گوگل دنبالت میکردم ولی متاسفانه پیدات نکردم توی یه سایت هم فریاد زدم دوستمو کسی ندیده اوناهم گفتن نه
      امشب یهو یادم افتاد که من توی لوکس بلاگ هم وبلاگ داشتم وااای خیلی خوشحالم از اینکه یافتمت کاری دیگه باهات ندارم فقط میخواستم بگم یادت افتادم و چقدر بد بختی کشیدم تا پیدات کردم
      خدا باید شفام بده - 1391/11/6
      mahsa - واییییییییییییییییی

      چی میتونم بگم؟ - 1391/10/3
      سجاد - - 1391/9/21
      fayaz - سلام ممنون که به وبم سر زدید
      جدا وبتون زیباست - 1391/5/25

    زود قضاوت نکن

    پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب

    دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.

    پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت

    عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.»

    پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

    پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.

    زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم.

    نمی خواهم دیر شود!

    پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.

    پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد!

    حتی مرا هم نمی شناسد!

    پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز

    صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

    پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...!



    تاریخ ارسال پست: سه شنبه 4 بهمن 1390 ساعت: 1:5
    می پسندم نمی پسندم

    مطالب مرتبط

    بخش نظرات این مطلب

    این نظر توسط fayaz در تاریخ 1391/5/25/3 و 19:20 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    سلام ممنون که به وبم سر زدید
    جدا وبتون زیباست

    این نظر توسط سمیه در تاریخ 1391/4/28/3 و 12:33 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    سلام
    ممنون ز اینکه به وبلاگ من سر زدی و منو هنوز یادته
    چند وقته که چند وقته که نه خیلی وقته اینترنتم قعطه نتونستم بیام به وبلاگم سر بزنم بازم میام بهت سر بزنم منو یادت نره

    این نظر توسط hasti در تاریخ 1391/4/23/5 و 13:57 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    salam saeed webloget aali bod dosesh daram mamnon

    این نظر توسط مهدیه در تاریخ 1391/4/11/0 و 21:14 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    وبلاگت خیلی قشنگه...آدم دلش نمیخواد بره بیرون ازش...مطالب متنوع و باحالی داره...موفق باشی

    این نظر توسط sara در تاریخ 1391/3/18/4 و 11:28 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    salam vebe kheily jalebi darin movafagh bashi.mamnoon k behem sar zadi.bazam montazere hozuretoon hastam.
    پاسخ:مرسي

    این نظر توسط keyvan در تاریخ 1391/3/2/2 و 22:41 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    salam webe ghashangiye movafagh ashiپاسخ: ايييييييييييي

    این نظر توسط nazanin در تاریخ 1391/2/1/5 و 17:06 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    سلام وب قشنگی داری

    ممنون ازاینکه به وبم سرزدی
    پاسخ: نظر لطف شماست.خواهش ميكنم

    این نظر توسط فائزه در تاریخ 1390/11/25/2 و 15:24 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    سلام برادر سعید حالتون خوفه؟ مرصی که به وبم سر زدی لینکت کردم تاحالا عشق رو تجربه کردی هرکی میره پشیمون برمیگرده راستی ولنتاین مبارک
    پاسخ: دمت گرم

    این نظر توسط hamid در تاریخ 1390/11/9/0 و 21:59 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    salamatie aftabe
    پاسخ: فدات

    این نظر توسط سمیه در تاریخ 1390/11/7/5 و 21:08 دقیقه ارسال شده است

    [Comment_Gavator]

    سلام

    امشب بیشتر تو وبلاگت سرک کشیدم

    چند تا سوال داشتم چه جوری صفحه بندیش کردی؟و صدای زیبایی داری؟
    پاسخ: ممنونم سميه خانووم


    برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

    نام
    آدرس ایمیل
    وب سایت/بلاگ
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

    آپلود عکس دلخواه: